زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
● سمبولیسم (Symbolosme) سمبولیسم ادبی نهضت سمبولیسم ادبی در فرانسه با گلهای شر (چاپ١٨۵۷) بودلر آغاز شد و شاعرانی از قبیل رمبو، ورلن و مالارمه آن را ادامه دادند. آثار آنها پر از سمبلهای شخصی است که به جای یک معنی صریح و مشخص دارای هالهای از معانی متعدد اما مربوط به هم است. بعدها این مشخصه را در اشعار الیوت، پاوند، دایلن تامس، کمینگز و ... هم میبینیم. ادبیات اروپایی به ویژه از جنگ جهانی اول به بعد به طرف سمبولیسم گرایش پیدا کرد و در اشعار غنایی ییتز، در "سرزمین ویران" الیوت، در "اولیسیس "و "بیداری فنیقیها"ی جیمز جویس و در "خشم و هیاهو"ی ویلیام فالکنر سمبلهای بحث برانگیز بسیار دیده میشود. همان گونه که گفته شد این مکتب در اواخر قرن نوزدهم پدید آمد وشارل بودلر پایه گذار آن بود. در میان کسانی که از بودلر الهام گرفتند و با آثار خود سمبولیسم را مستحکم ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. اصول سمبولیسم سلام. به اطلاع دانشجویان محترم کارشناسی ارشد عربی میرساند کلاس ویژه بررسی روند پیشرفت موضوعات سمینار در روز 4شنبه، 10 اردیبهشت ساعت 16 برگزار می گردد. سلام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید بهشتی تهران در نظر دارد در مهرماه سال 93 ، همایشی بین المللی درباره ادبیات کشور الجزایر برگزار کند: محورهای همایش: 1 / استعمار و پس از استعمار
2 / جایگاه ادبیات الجزایر در جهان عرب 3 / ادبیات الجزایر در آیینۀ نقد ادبی 4/ رویکرد تطبیقی به ادبیات الجزایر
5 / الجزایر و جنبشهای اخیر عربی 6 / ادبیات مهاجرت الجزایر همچنین از تمامی کسانی که در حوزۀ ادبیات معاصر الجزایر تألیف، ترجمه یا پژوهشی دارند، دعوت میشود گزارشی از آثار خود به دبیرخانۀ همایش ارسال فرمایند. ارسال چکیـــــده : 20 / 2 / 93 ارسال اصل مقاله : 15 / 4 /93 دبیرخانه همایش: تهران- ولنجک- دانشگاه شهید بهشتی- دانشکده ادبیات و علوم انسانی- گروه زبان و ادبیات عربی وبگاه : www.cal.sbu.ac.ir پست الکترونیک: co.arabliterature@mail.sbu.ac.ir شماره تماس: 29902444- 021 ، 09353897023
● رُمانتیسم ( Romantisme ) تخیل گرایی پر احساس واژه ی رمانتیسم از ریشه ی Romanus میآید یعنی "رومی" یا "رومیات" که البته چیزی از مضمون واژه را روشن نمیکند. رمانتیسم یک اسلوب هنری است که در آن رابطه ی هنرمند با پدیدههای توصیف شده به شکلی چشمگیر و عیان بیان میگردد و این امر به اثر هنری نوعی هیجان و اعتلا و سمتگیری عاطفی شدید می بخشد. در تاریخ هنر اروپا رمانتیسم به دنبال کلاسی سیسم (کلاسیکگرایی) آمده و آغاز پیدایش آن از سالهای بیستم و سی ام سده ی نوزدهم میلادی است. رومانتیسم در ادبیات و فلسفه به جهان به عنوان وجودی جاودان و نامتناهی می نگرد و با تخیلات بی پایان و احساسات والا قصد بهبود جهان را دارد و از نظر اجتماعی رمانتیست ها قراردادهای اجتماعی را به زیر سوال کشیده اند رمانتیسم دارای دو منبع پیدایش است: نخست: جنبش رهایی طلبانه ی مردم علیه استبداد و اشرافیت و فئوالیسم و ستم ملی، دوم: یاس تودههای گسترده ی مردم از نتایج انقلاب سده ی هجدهم فرانسه که نتوانست به خواستهای مردم پاسخ گوید. این امر باعث پیدایش دو جریان در رمانتیسم شد. یکی از این دو جریان نشان دهنده ی یاس از نظام سرمایهداری و در عین حال ترس از جنبش ها و انقلابات نوین خلقی است و از این رو انتقاد از سرمایهداری در این جریان یکسویه است و اگر چه معایب آن تشریح میگردد ولی نقش مترقی لازم آن بیان نمیشود. این تحلیل هنری نادرست ناچار به پیدایش "آرمانهای پنداری" و بیپر و پایی منجر گردید که گاه حاکی از ستایش گذشته دور قرون وسطایی است. این جریان در رمانتیسم اروپایی فرعی است و نمایندگان آن مانند نووالیس یا شله گل یا ژوکوسکی شاهراه ادب اروپا را ایجاد نمیکنند.ولی جریان دیگری در رمانتیسم وجود دارد که دارای سمت مترقی و انقلابی است و بیانگر پرخاش مردم علیه اشرافیت فئودال و سرمایهداری نوکیسه ی آن زمان و ارتجاع سیاسی است و هنرمندان کبیری مانند بایرون، پرسی بیس شلی، ویکتور هوگو، ژرژ ساند، آدام میتسکهویچ (در لهستان)، شاندور پهتفی (درمجارستان)، ریلهیف (شاعر روس از دکابریستها)، لئوژن دولاکروآ (نقاش فرانسوی)، بروسوف (شاعر روس)، شوپن (آهنگساز فرانسوی – لهستانی)، برلیوز (آهنگساز فرانسوی)، لیست (آهنگساز مجاری ـ آلمانی) و غیره و غیره برخی از نمایندگان این جریان دوم مترقی در رمانتیسم هستند.گرچه آرمانهای استهتیک (زیبایی شناختی) این جریان نیز چه بسا خصلت پندارآمیز داشت و چهرههایی که این هنرمندان میپرداختند دارای دوگانگی و فاجعه درونی بودند، ولی به هرحال آنان، ولو تا حدی، به تناقضات درونی نظام سرمایهداری پیبرده بودند و به جنبش مردم علاقه داشتند و سمت نگاهشان متوجه عقب نبود، متوجه جلو و آینده بود. برخی عناصر اسلوب هنری رمانتیسم (مانند تلاش در بازسازی واقعیت در پرتو نوعی آرمان هنرمند) در اسلوب های دیگر هنری، از جمله در اسلوب واقعگرایی (رئالیسم) نیز دیده میشود. این که هنرمند تحقق رویاها و آرزوهای خود را ببیند "روش رمانتیک انقلابی" نام دارد که عنصر ضرور در واقعگرایی انقلابی است (که آن را واقعگرایی سوسیالیستی نیز مینامند.) روسو و شاتو بریان به عنوان پدران رومانتیسم به شمار می آیند و این مکتب با نمای (Hernani) هوگو وارد تئاتر و با شعر (Meditations) لامارتین وارد شعر شد. سلام امتحان میان ترم درس تاریخ ادبیات دوره عباسی، دانشجویان ترم دوم کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، روز پنجشنبه 28 فروردین ساعت 16 برگزار می شود. ● رئالیسم (Realisme) واقع گرایی رئالیسم از ریشه لاتینی Realis آمده است، از ماده Rerrum یعنی شیئی که آن را میتوان واقعی و صاحب شیئیت (چیزمندی) ترجمه کرد. یعنی هرچه که به شیئی و پدیدههای واقعی مستقل از ذهن ما تکیه کند و آن را ملاک قرار دهد. مکتب رئالیسم نقطه ی مقابل مکتب آرماتن گرایی ( ایده آلیسم ) است که وجود جهان خارجی را نفی کرده و همه چیز را تصورات و خیالات ذهنی می داند. رئالیسم مکتبی است که بر بیان واقعیت ها و زندگانی، همان گونه که هست، تکیه دارد. به بررسی دقیق رفتارهای آدمیان، حالت های روحی آنان ، محرومیت ها و بیرحمی ها و فساد جامعه می پردازد و علت های آن ها را بیان می کند. بالزاک نویسنده فرانسوی، تولستوی نویسنده روسی، دیکنز نویسنده انگلیسی، از پیشگامان این سبک بوده اند. مکتب رئالیسم در نیمه دوم سده ی نوزدهم میلادی پدید آمد. رئالیسم جادویی : اصطلاح واقع گرایی جادویی در مورد آثار داستانی نویسندگانی مانند خورخه لویس بورخس نویسنده ی آرژانتینی، میگل آستورباس نویسنده ی گواتمالایی ، گابریل گارسیا مارکز نویسنده ی کلمبیایی، گونتر گراس نویسنده ی آلمانی، جان فولز نویسنده ی انگلیسی و ایتالو کالوینو نویسنده ی ایتالیایی به کار برده می شود. در آثار این نویسندگان درون مایه ها و موضوع ها اغلب خصوصیتی نامانوس و خیالی و رویایی و خواب گونه دارند. عناصر رویاگونه و سحرآمیز با واقعیت با هم جا عوض می کنند و الگوهای واقع گرایی با خیال و وهم در هم می آمیزند. در این آمیزش ترکیبی پدید می آید که به هیچ کدام از عناصر سازنده اش شبیه نیست و ویژگی مستقل و جداگانه ای دارد. رویا و واقعیت در این داستان ها چون آن در هم جوش می خورند که خیالی ترین وقایع جلوه ای طبیعی و واقعی پیدا می کند و خواننده ماجراهای داستان را می پذیرد. داستان در شکل خیال و وهم عنوان می شود، اما ویژگی های آن ها را ندارد و همین مساله رمان های واقع گرای جادویی را از رمان های وهمی و خیالی جدا می کند و به آن ها کیفیت نو و بدیعی می دهد که نوع تازه ای از داستان کوتاه و رمان را پدید می آورد. در این داستان ها ترتیب توالی زمانی به هم می ریزد و روایت زمانی رویداد ها استادانه جا به جا می شود و داستان ها با بهره گیری از قصه، علوم پنهانی و با ته رنگی از توصیفات اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی روایت می شوند. ● تئاتر ابسورد (absurd) تئاتر ابسورد یا تئاتر پوچنما بیش تر به آثار نمایشی نویسندگانی چون آرتور آدامف، ساموئل بکت، ژان ژنه، اوژن یونسکو، هارولد پینتر و ادوارد آلبی گفته میشود و شاخهی مهمی از ادبیات پوچی به شمار میرود. مبانی فکری و تلقی فلسفی نویسندگان تئاتر پوچی از عناصر مکاتب ادبی سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم، گزیستانسیالیسم و آثار سارتر، کافکا و جیمز جویس ریشه میگیرد و سرآغاز گرایش به نگرش پوچگرا، در تئاتر بوده است. بنا بر تفکر این گونه نمایشنامهنویسان، انسان بریده شده از اعتقادات مذهبی و معنوی، و آگاه به پوچی اعتقاداتی که آنها را فریب میداند، در جهانی خالی از معنا و هدف، فقط دلخوش به امیدهایی در فراسوی زندگی ملالتبار و بیمعنی، دست و پا میزند. به ترین نمونهی این انسان های سرگشته و خودفریب، ولگردهای نمایشنامهی "در انتظار گودو" ساموئل بکت هستند. ● تحول گرایی ( Evolutionisme) نظریه ای که می گوید گیاهان وحیوانات و انسان آن گونه که ما اکنون می بینیم آفریده نشده اند بلکه نتیجه ی تحولی در دنیای جانوران هستند که میلیون ها سال طول کشیده است. ● دادا و دادائیسم دادائیسم مکتبی است پوچ گرا در ادبیات و هنر که توسط یک رومانیایی الاصل به نام تریستان ترازا و هم فکری هانس آرپ اهل آلزاس، و دو نفر آلمانی در اوایل سده ی بیستم و در شهر زوریخ (سویس) پدید آمد. در سال های دهه ی ١۹۲۰ بسیاری از مکاتب افراطی در هنر پدیدار شدند. بسیاری از آن ها حرف های تازه ای داشتند و حتا اکنون نیز جذاب به نظر می آیند. در میان آن مکاتب افراطی، دادائیسم افراطیتریناشان بود. یکی از بنیادگذاران دادائیسم میگوید: در ساعت فلان، در بعد از ظهر فلان روز، در اتاق پشت میز بودیم و یکی داشت دست در دهانش میکرد. فرهنگ لغت را باز کردم و لغت دادا _ به معنی اسب چوبی بچهها _ آمد. سال نو مبارک
● باروک (Baroque ) از نظر ادبی باروک اغلب در برابر کلاسیسیسم معنی می شود. یعنی بر خلاف کلاسیسیسم که بر پایه ی اعتدال استوار است در باروک اغراق به چشم می خورد. دو شاخه ی باروک عبارت است از: Preciosite و Burlesque ● پارناس (Parnasse) پارناس نام کوهی است که بنا به اسطورههای یونان قدیم، آپولون (الههی شعر) و ٩ خواهری که فرشتگان نگاهبان هنرهای زیبا بودند، در آن جا زندگی میکردند. وجه تسمیهی آن، علاقه و گرایشی است که شاعران پارناسین برای شعر به مفهوم هنری قائم به ذات که هیچ هدفی جز کمال و زیبایی خود ندارد، قایل بودند. این مکتب ادبی در نیمهی دوم سده ی نوزدهم در فرانسه در برابر رمانتیسم ویکتور هوگو و لامارتین، و بر ضد درونگرایی و جامعهدوستی هنری پدید آمد. ● پانتئیسم (Pantheisme ) مسلکی که بر پایه ی آن خدا در کنار آفریده هایش قرار ندارد، بلکه در درون آن ها است. به عبارت دیگر خدا به همراه آفریده اش وجود را تشکیل می دهد. ● پرسونالیسم ( Personnalisme) نظریه ای که به فرد ارزش والایی می دهد. تز پرسونالیسم در اثر "بیانیه ای در خدمت پرسونالیسم" اثر امانوئل مونیه (Emmanuel Mounier ) به چاپ رسیده است. ● پو پو لیسم ( Populisme) پوپولیسم مکتبی ادبی و هنری است که در سال ١٩٢٩ م. به وجود آمد و هدف آن بیان احساس و رفتار مردم عامی بود و به ترسیم فرهنگ عامیانه می پرداخت که در نقطه ی مقابل ادبیات بورژوایی قرار داشت. مکتب ادبی و هنری پوپولیسم در سال ۱۹۲۹ توسط لئون لومونیه ( Leon Lemonnier) و آندره تریو (Andre Therive) بنیادگذاری شد، هدف این مکتب بیان احساسات و رفتار مردم عامی بود. ● پیتیسم (Pietisme ) جنبش مذهبی سده ی ١۷ میلادی که کانونش کشور آلمان بود و بر روی اهمیت اتحاد بین فرد و اصول مسیحیت تکیه و تاکید داشت. Philipp Jacob Spener بنیادگذار این جنبش بود.
● ایده آلیسم (Idealisme) پندار گرایی، آرمان گرایی این مکتب فکری بر این باور است که واقعیت تنها به عنوان وجود روحی محض وجود دارد و جسم چیزی جز شکل تظاهر این وجود نیست. ایده آلیست ها همه ی موجودات و آن چه را که انسان در جهان درک می کند، نه عینی بلکه تصورات ذهنی و وابسته به ذهن انسان می دانند و معتقدند که اگر من که همه چیز را ادراک می کنم نباشم، دیگر نمی توان گفت که چیزی هست . مکتب های ایده آلیستی به طور کلی بر دو نوع عمده بوده اند: ایده آلیسم عینی و ایده آلیسم ذهنی: ایده آلیست های عینی مانند افلاطون فیلسوف نام دار یونان باستان ( ٣۴۷ - ۴۲۷ ) پیش از میلاد و هگل اندیشمند بزرگ آلمانی (١۸٣١ - ١۷۷۰) میلادی بر خلاف ماتریالیست ها که جهان واقعی را عینی می دانند، بر این باورند که تنها شعور به شکل کلی و خالص آن وجود عینی و خارجی دارد. یعمی جهان واقعی نتیجه ی تکامل عقل محض یا خرد مطلق و یا انعکاس آن است که در سیری نزولی از گوهر خود بدر آمده و به جهان مادی بدل شده است. یعنی مبدا نخست ایده بوده است که سپس دوباره سیر صعودی را آغاز می کند و به خود باز می گردد. ایده آلیست های ذهنی مانند برکلی فیلسوف مشهور انگلیسی (١۷۵٣- ١۶۸۵) میلادی اصلن منکر وجود جهان عینی و ماده ی خارج از ذهن بشر هستند و بر این باورند که تنها فرد ( یعنی شخص متفکر)، شعور و ذهن او وجود خارجی دارند. یعنی اشیا فقط در حدود و تا آن جا که توسط فرد حس می شوند وجود دارند و جهان تنها در آگاهی ، محسوسات و ذهن بشز وجود دارد.سبک ایده آلیسم در ادبیات و هنر عبارت است از سبک متکی به تخیلات شاعرانه ی گوینده یا نویسنده و پیروان این مکتب در همه ی عرصه های هنری، سیاسی و یا اقتصادی به دنبال کمال مطلوب هستند. ● ایلومینیسم (Illuminisme ) جریانی فکری، فلسفی و مذهبی است که شناخت خدا را تنها از طریق الهام بر دل و تماس مستقیم با او امکان پذیر می داند. کانت (Kant) بالزاک (Balzac) بودلر (Baudelaire ) و نروال (Nerval ) تحت تاثیر این مکتب قرار داشتند. این جنبش در قرن ١۸ میلادی از مهم ترین جنبش های فکری بوده است. ● اینتیمیسم (Intimisme ) اینتیم به معنی درون است و اصطلاح اینتیمیسم در مورد آن دسته از آثار ادبی به کار می رود که روی ترسیم زندگی درونی قهرمان ِ اثر و روان شناسی او متمرکز شده است.
اگزیستانسیالیسم (Existentialisme ) هستی گرایی اصطلاح اگزیستانسیالیسم از مشتقات واژهی فرانسوی existentiel و واژهی انگلیسی Existential به معنی "وجودی" است، و خود به معنای "اصالت وجود" یا "تقدم وجود" است. اساس فلسفهی اگزیستانسیالیسم که در نیمهی نخست سده ی بیستم پدید آمد، بر این باور استوار است که هستی موجودات دو جنبه دارد: ذات (essence) یا ماهیت، و وجود (existence) . انسان تا وقتی با رفتار و عملکرد خود به ماهیتی فردی یا وجود مشخص دست نیافته، فقط دارای ماهیتی کلی یا ذات است. در این صورت تنها در مرحلهی موجودی که در اموری انتزاعی و کلی با سایر همجنسان خود مشترک است، باقی میماند، اما وقتی این موجود به سبب خودآگاهی بر ماهیت خود تأثیر مینهد و وجههای مشخص و معین پیدا میکند، به مرحلهی وجود میرسد. پرسش اساسی فلسفهی اگزیستانسیالیسم آن است که کدامیک از این دو جنبه بر دیگری مقدم است: ماهیت یا وجود؟ ● امپرسیونیسم (Impressionnisme ) نهضتی فکری است که نقاشی را در یک چهارم پایانی سده ی ١۹ میلادی دگرگون ساخت. امپرسیونیست ها در پی ثبت واقعیت گذرا بودند و به باور آنان موضوعات ساده به تر به آنان اجازه می دهد تا به آن چه که احساس می کنند بپردازند. این جنبش، نخستین جنبش فراگیر در هنر نو به شمار می آید و در فرانسه توسط ادوارد مانه و کلود مونه پدید آمد. نام این جنبش از تابلوي «امپرسیون ، طلوع آفتاب» کلود مونه گرفته شده است. بررسی نور و رنگ و کیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتب است. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه ی اشکال با خطوط واضح سرباز می زدند و به نور با نگاهی علمی مي نگریستند. آنان مثلن به جای قراردادن رنگ سبز ، رنگ های زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار می دادند. استفاده از تضاد رنگ های مکمل و حذف رنگ های سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولی است که دراین مکتب مورد توجه قرار دارد. از هنرمندان برجسته ی این سبک می توان از ادوارد مانه ، کلود مونه ، آنود سیسلی ، آگوست رنوار، کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک، اگوست رودن و نقاش انگلیسی تورنر (Turner ) نام برد. پست امپرسیونیسم : این مکتب جنبشی شاخه شده از امپرسيونيسم توسط " پل سزان " است که در آن مضامین و موضوعات به صورت ناب هندسی و احجام افلاطونی نمایش داده می شود. سزان در این جنبش برای نمایش عمق ، از تضاد رنگ های سرد و گرم (مدولاسیون رنگی)بهره می گرفت. استحکام در ساختار ترکیب بندی، صراحت شکل و فرم ، تأكيد بر بیان درونی به یاری رنگ و شکل، از ویژگی های این مکتب هنری است. هنرمندان برجسته ی این مکتب نیز پل سزان ، ونسان ونگوگ و پل گوگن هستند ● او مانیسم (Humanisme ) این مکتب از دید تاریخی جنبش و نهضت فکری ویژه ی سده ی ١۶ میلادی است. ویژگی این جنبش تمجید از دوران گذشته و تمایل به شکوفایی کامل انسان است. اومانیسم بزرگ ترین تفکر عقیدتی دوران رنسانس است و اومانیست ها در آن دوره به مطالعه ی متون اصلی و ترجمه و ویرایش آثار قدیم یونانی و لاتین می پرداختند. ● اونانيمیسم (Unanimisme) شاعر و نويسنده ی نام دار فرانسوي « ژول رومن » به ياري « ژرژ شنوير» پايه و بنیاد این مکتب را گذاشته است. مکتب های ادبی و هنری ● آنیمیسم (Animisme) جان گرایی آنیمیسم در ادبیات حالتی را بیان می کند که در آن گویی اشیا جان و شعور دارند. آنیمیسم از واژه ی لاتین “anima” گرفته شده است که به معنی روح است و آنیمیسم گرایش به روح دادن به اشیاء و طبیعت ست. ● اسپریتوالیسم (Spiritualisme) روح گرایی دو طرزفکر با این نام شناخته می شود: ● استوئیسیسم (Stoïcisme) نظریه ی فلسفی گروهی از اندیشمندان یونانی در سده های ٣ و ۴ پیش از میلاد است که بنیادگذار آن زنون zenon بوده است. برای طرفداران این مکتب خوشبختی در تقوا نهفته است و باید از جذابیت ها و علاقه ها پرهیز کرد. نام دار ترین معرفان این شیوه ی تفکر Marc Aurele,Sénèqueو Epictète هستند. Epictète می گفت: « تحمل کن و خودداری کن ». ● اکسپرسیونیسم (Expressionisme) اکسپرسیونیسم از مکاتبی است که در دوران جنگ جهانی اول شکل گرفت. این مکتب از راه نقاشی تحت تأثير ونسان ونگوک، در فرانسه و آلمان ایجاد گردید و سپس به ادبیات وارد شد و نخست بر نمایش نامه نویسی در آلمان تأثیر گذاشت. اکسپرسیونیست ها می کوشیدند احساس ها و حالت های درونی خود را با آزادی تمام بیان کنند. از پیشگامان این مکتب، آوگوست استریندبرگ سوئدی، گئورگ کایزر و برتولت برشت آلمانی بودند. آثار برخی از این نویسندگان گاه به کابوس شباهت دارد و بیانگر آشفتگی های درونی انسان است. فرانتس کافکا، نویسنده مشهور چک، از اکسپرسیونیست هایی بود که رمان و داستان های کوتاهی نیز به زبان آلمانی نوشت. این شیوه ی هنری گویای حالات ذهنی هنرمند است و عواطف و احساسات درونی او را می نمایاند. بسیاری از هنرمندان این جنبش با تحریف و کژنمایی و اغراق آمیز کردن مضامین و موضوعات، به کمک رنگ های تند و زننده ،اوج هیجانات و احساسات ذهنی خود را بیان می کنند و با این کار قصد نمایش واپس گرایی و به بن بست رسیدن انسان مدرن را دارند. هنرمندان برجسته ی این مکتب از جمله امیل نولده ، ادوارد مونش ، ماکس بکمان ، فرانسیس بیکن ، کته کل ویتس ، ژرژ روئو ، اگون شیله ، اسکارکو کوشکا ، لودویک کریشنر ، جیمز آنسور ، ریورا ، اگوست ماک ، فرانتس ماک و واسیلی کاندینسکی هستند.
با سلام... منابع درسی تاریخ ادبیات دوره عباسی و تاریخ ادبیات دوره اندلس به شرح ذیل است: 1- بخش الأدب العباسی از کتاب « الجامع فی تاریخ الأدب العربی» تألیف حنا الفاخوری. 2- کتاب « الأدب العربی فی الأندلس» تألیف دکتر محمد علی آذرشب.
أنسي لويس الحاج (1937 - 2014) توفی ظهر الیوم الثلاثاء 18 شباط 2014، الشاعر اللبنانی الکبیر أنسی الحاج. ولد أنسی عام 1937، أبوه الصحافي والمتّرجم لويس الحاج وامه ماري عقل، من قيتولي، قضاء جزّين أعماله الصحفية والأدبية بدأ ينشر قصصاً قصيرة وأبحاثاً وقصائد منذ 1954 في المجلاّت الادبية وهو على مقاعد الدراسة الثانوية عام 1964 أصدر «الملحق» الثقافي الاسبوعي عن جريدة «النهار»، وظلّ يصدره حتى 1974. وعاونه في النصف الأول من هذه الحقبة شوقي ابي شقرا عام 1957 ساهم مع يوسف الخال وأدونيس في تأسيس مجلة «شعر» وعام 1960 اصدر في منشوراتها ديوانه الأول «لن»، وهو أول مجموعة قصائد نثر في اللغة العربية له ستّ مجموعات شعرية «لن» (1960)، «الرأس المقطوع» (1963)، « ماضي الايام الآتية» (1965)، «ماذا صنعت بالذهب ماذا فعلت بالورد» (1970)، « الرسولة بشعرها الطويل حتى الينابيع» (1975)، « الوليمة» (1994). وله كتاب مقالات في ثلاثة اجزاء هو «كلمات كلمات كلمات» (1978)، وكتاب في التأمل الفلسفي والوجداني هو «خواتم» في جزئين (1991 و1997)، ومجموعة مؤلفات لم تنشر بعد. و « خواتم» الجزء الثالث قيد الاعداد تولى رئاسة تحرير العديد من المجلات إلى جانب عمله الدائم في «النهار»، وبينها «الحسناء» (1966) و«النهار العربي والدولي» بين 1977 و 1989 متزوج من ليلى ضو (منذ 1957) ولهما ندى ولويس رئيس تحرير «النهار» من 1992 إلى 30 ايلول 2003 تاريخ استقالته مستشار مجلس التحرير في جريدة «الأخبار» ابتداء من تأسيسها في ٢٠٠٦، حيث بقي حتّى أيّامه الأخيرة، وكتب زاويته الشهيرة «خواتم ٣» على الصفحة الأخيرة صباح كل سبت تُرجمت مختارات من قصائده إلى الفرنسية والإنكليزية والألمانية والبرتغالية والارمنية والفنلندية. صدرت انطولوجيا «الابد الطيّار» بالفرنسية في باريس عن دار «أكت سود» عام 1997 وانطولوجيا «الحب والذئب الحب وغيري» بالألمانية مع الاصول العربية في برلين عام 1998. الأولى اشرف عليها وقدّم لها عبد القادر الجنابي والأخرى ترجمها خالد المعالي وهربرت بيكر مؤلفاته الشعريّة - « لن» / 1960 مؤلفاته النثريّة - «كلمات كلمات كلمات»، ثلاثة اجزاء، مقالات (1978). في نيسان 2007 صدرت الأعمال الكاملة لأنسي الحاج في طبعة شعبية، في ثلاثة مجلدات ضمن سلسلة «الأعمال الكاملة» عن «هيئة قصور الثقافة ». ضمّ المجلد الأوّل: «لن»، و«الرأس المقطوع »، و «ماضي الأيام الآتية». والثاني: «ماذا صنعت بالذهب، ماذا فعلت بالوردة؟ » و«الرسولة بشعرها الطويل حتى الينابيع» و«الوليمة» . فيما حوى الثالث كتاب «خواتم» بجزءيه
با سلام.. دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی ورودی 91، که قرار است پایان نامه ایشان با اینجانب باشد، روز سه شنبه 29 بهمن از ساعت 9 تا 16، برای قطعی کردن موضوع و انجام اصلاحات نهایی، با در دست داشتن پرینت پروپزال به دفتر گروه مراجعه نمایند. شایان ذکر است که نگارش و تنظیم پروپزال باید عیناً بر اساس همان موضوعی انجام شود که معین کرده بودم.
القصة القصيرة : سلام.. با توجه به شرایط جوی موجود در کشور،آزمون کارشناسی ارشد 93 دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی یک هفته به تعویق افتاد. آزمون مذکور در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه، 23، 24 و 25 بهمن ماه برگزار خواهد شد. هناك من لا يعرف ما الفرق بين ، الروايه والقصه ، وكيفية كتابة كل منهما ، ومتى يمكن ان نسمى تلك رواية أو هذه قصه .. ؟! لا شك أن الرواية والقصة القصيرة تنتميان إلي مجموعة الفنون القولية والتي أساسها اللغة النثرية ، والتي تقوم علي أحداث وقعت أو يمكن أن تقع ، والقصة بصفة عامة تستخدم آلية السرد والحوار معا في تحقيق المتعة الفنية للمتلقي ومن خلال الأداء القصصي بدرامية الأحداث وعقدتها وحبكتها القصصية ، تشمل إحداث وحدة التأثير أو الانطباع لدي المتلقي من خلال التركيز علي حدث واحد أو أزمة واحدة من خلال بناء قصصي محكم . وفي معظم الأحيان نجد أن كاتب القصة القصيرة يركز اهتمامه نحو حدث واحد ، أو شخصية واحدة في حدث واحد ، وبدلا من أن يصور لنا تطور هذه الشخصية فهو يوضح أمرها في لحظة معينة ، وغالبا تعبر الشخصية القصصية عن التغيير الحاسم والفاصل في لحظة تمر بها الشخصية . ( أن الرواية أيضا تعرض الحياة في شمولها أما القصة القصيرة فهي نقطة يتلاقي فيها الحاضر والماضي والمستقبل ، فالرواية تصوير من المنبع إلي المصب ، أما القصة القصيرة فتصوير دوامة واحدة فقط علي سطح النهر ) ولذلك فالرواية لها تسلسلها الزمني المعين ، أما القصة فتمثل إضاءة لحظة واحدة من الحياة ، ومن الفروق الأخرى هي أن القصة القصيرة فن الوحدة والعزلة ( بمعني أن القصة القصيرة تتعامل مع الانكسار والهزيمة والإشفاق والكبت والضياع ولا تتعامل مع الانتصار ، فينكمش بطلها في قصة قصيرة ترضي به ويرضي بها ، أما لو كان البطل متوافقا اجتماعيا ونفسيا لكان أولي به أن يحتل صفحات رواية ) وتأكد ، أن الرواية شيء ، والقصة القصيرة شيء آخر – ومن هنا فلابد للروائي أن يكون خصب الخيال ، قادرا علي خلق شخوصه ، متمكن من أعماقهم ، يستطيع أن يحركهم يميناً ويساراً ، في فهم وإدراك ، وإلا ضاع منه الخيط الروائي ، وفقد أحداث روايته وجاءت شخوصه بلهاء ” ، لذلك فهي تحتوى تفصيلات كثيرة وشخوص أكثر من إطار القصة القصيرة . فالروائي له أن يسرد الأحداث دون التقيد بمكان أو زمان ودون أن تحده حدود الطول أو القصر ، كما أنه ليس مقيد اليدين إزاء الوصف والاستطراد وعدد الشخصيات ، فهو يستطيع أن يقدم أي عدد من الشخصيات أو يتعدي وحدة الانطباع فيخلق العديد من الانطباعات . الليلُ_يكتم ُ أنفاسي بسوادِهِ ، يسرق من داخلي بقايا دفءِ النهار…لا يدعني أن أتنفس ….أشمُّ رائحة َ مسقط ِرَأسي….بَينَ طيّاتِ رَملٍ تنامُ على سَواحلٍ تُعانِدُ البِحارَ .. وَ أمواجٍ دونَ شاطئٍ يَستَضيفُها ويلغي رحلةَ ريح ٍغاضبةٍ…..أفكِّرُ حائراً.. أقفُ.. أبحثُ عن ريشٍ ليرسم َ لنا كوخاً…ومن َالألوانِ فراشاتُ وطن ٍضاعَ بين ربيع ٍتائهٍ في أحضان ِخريفٍ لا يرحلُ….وخيمة ٍعلى متاهات ِواحةٍ أحرَقَتْها أصابعُ الظلامِ…كلُّ زاويةٍ في المنزل ِلا تتَحَمَّلُ عنفوانَ اشتياقي إلى ماضٍ يُجَرْجِرُني بعَرَباتِ ذكرياتِهِ ..بُيوتٌ بلونِ الشَّمسِ وشوارعٌ تَحْتَضِنُني بدفءٍ.أسمعُ أحاديثَ الأمَّهاتِ أمامَ أبوابٍ تَبتسِمُ للحياةِ ، وَهَمَساتُ جَدَّتي في ليال ِالصَّيفِ تحتَ ضَوءِ القَمرِ, وَهْيَ تروي بشَوقٍ حِكايةَ( شنكة وبنك) ….صُوَرٌ تَملأُ مساحاتِ النَّظَرِ وأعودُ أبحثُ عن مكانٍ… عن مخبأٍ كي أعانقَ ألمي بين أحضان ِمدينةٍ هَجرَتْها حتّى الذئابُ!.. أنا أبكي ..أصرخ ُحزناً ينادي خيالَ طفولتي بين َأبيات ِقصيدةٍ لم تكتبْ بعدُ ،و تشُدُّني عرباتُ الماضي بعجلاتِ ذِكرياتِهِ إلى أعماقِ متاهةٍ في بُركانٍ خامدٍ يَغلي فُجأةً في داخلي … ما عُدْتُ أَعْرفُ النَّومَ بين صفحاتِ اللَّيلِ…. أحلامٌ تتَرَاقصُ في شوارع ٍرُبَّما لَم أعدْ أجدُها..ماذا افعلُ .. إلى أين أَمضي ؟ رُبَّما أُريدُ العوْدة َمَعَ الطُّيورِ المُهاجِرةِ إلى دِياري.. ولكنْ أخافُ أنْ أكونِ غريباً حتَّى في وطني….. هذه قصة لأخوين كانا متحابين كثيراً، يعيشان فى توافق تام بمزرعتهما..يزرعان معاً ويحصدان معاً.كل شىء مشترك بينهما. يخوض 16 روائيا عربيا المنافسة الأولية على الجائزة العالمية للرواية العربية لعام 2014 في دورتها السابعة، التي تعرف بجائزة “البوكر العربية”.وكان القائمون على الجائزة أعلنوا في أبوظبي عن القائمة الطويلة للروايات المرشحة لنيل الجائزة، على أن يكشف عن القائمة الصغيرة في فبراير. وتضم القائمة الطويلة،16 رواية لكتّاب من تسع دول عربية، واختيرت من بين 156 رواية ينتمي كتابها إلى 18 دولة عربية. وقالت إدارة الجائزة في بيان إن القائمة الطويلة تضم ثلاث روايات من العراق، “ليل علي بابا الحزين” لعبد الخالق الركابي و”طشاري” لإنعام كجه جي و”فرانكشتاين في بغداد” لأحمد سعداوي. كما تضم ثلاث روايات من مصر، هي “الإسكندرية في غيمة” لإبراهيم عبد المجيد، و”منافي الرب” لأشرف الخمايسي و”الفيل الأزرق” لأحمد مراد. أما من المغرب، فتخوض المنافسات “تغريبة العبدي المشهور بولد الحمرية” لعبد الرحيم الحبيبي إلى جانب “طائر أزرق نادر يحلق معي” ليوسف فاضل و”موسم صيد الزنجور” لإسماعيل غزولي. ومن بين الروايات المرشحة الأخرى، “في حضرة العنقاء والخل الوفي” للكويتي إسماعيل فهد إسماعيل، و”رماد الشرق: الذئب الذي نبت في البراري” للجزائري واسيني الأعرج. ومن بين الأسماء المرشحة أيضا، السعودية بدرية البشر عن رواية “غراميات شارع الأعشى”، والسوري خالد خليفة عن “لا سكاكين في مطابخ هذه المدينة”. وعن لبنان، ينافس أنطون الدويهي من خلال رواية “حامل الوردة الأرجوانية”، بالإضافة للسوداني أمير تاج السر عن “336″ والفلسطيني إبراهيم نصر الله عن “شرفات الهاوية”. وجرى اختيار الروايات من قبل لجنة مكونة من خمسة محكمين، سيتم الإعلان عن أسمائهم في عمان في العاشر من فبراير المقبل، وهو تاريخ الإعلان عن القائمة القصيرة التي تضم ستة أعمال. وتهدف الجائزة إلى إيصال الصوت الروائي العربي إلى العالمية، عبر ترجمة الأعمال الفائزة إلى اللغة الإنكليزية. وقد تمت حتى الآن ترجمة أعمال كل من بهاء طاهر (2008)، ويوسف زيدان (2009)، وعبده خال (2010) ومحمد الأشعري ورجاء عالم (2011). وحدد المنظمون يوم الثلاثاء 29 أبريل 2014 للإعلان عن اسم الفائز بالجائزة العالمية للرواية العربية في احتفال يقام في أبوظبي عشية افتتاح معرض أبوظبي الدولي للكتاب. ويحصل كل من المرشحين الستة في القائمة القصيرة على عشرة آلاف دولار، كما يحصل الفائز بالجائزة على خمسين ألف دولار أميركي إضافية. سلام... 1- ما هو البناء التقلیدیّ للقصیدة الجاهلیّة؟ 2- ما هی أغراض الشّعر الجاهلی؟ 3- أذکُروا خصائصَ الشّعر الجاهلی. 4- إشرحوا أقسامَ الشّعر الجاهلی معَ تسمیة شاعرَینِ لکلِّ قسمٍ. 5- إشرحُوا فنَّ إمرؤالقیس فی مُعلّقته ؟ 6- قارِنُوا بین دفاعِ عمرو بن کُلثُوم و دفاع الحارث بن الحلّزة فی شعرهما أمامَ عمرو بن هند. 7- ماذا کان الدلیلُ فی إنشاد عنترة بن شدّاد معلقتَه؟ و ماذا تتضمَّنُ هذه القصیدة ؟ 8- ما هی مُواصفات الحِکَم عندَ زهیر بن ابی سُلمی ؟ 9- إشرحوا أسلوبَ الإعتذار عندَ نابغة الذّبیانی. 10- مَن هولاء الأشخاص ؟ الف- کان مفطوراً علی التّدیّن، و قد زَهِدَ فی الدّنیا و تعبّدَ : ب- معلّقتُهُ دالیّةٌ تقعُ فی 104 أبیاتِ: ج- کان بطلاً عنیداً من أبطال حرب بسوس و أدبُهُ أدبُ العاطفة العاصفة: د- میزةُ أدبِهِ هی خُشونةُ ألفاظٍ فی رقّةِ عاطفةٍ و تدفّقٍ ملتصقٍ بالمادّة:
با سلام. نمرات درس تاریخ ادبیات دوره جاهلی دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی اعلام نهایی شده است. به رغم نگرانی که دوستان در طول جلسه امتحان و بعد از آن بروز دادند، الحمدلله نمرات بسیار عالی و خوب بود. انشالله همین روند مطالعه را در نیمسال دوم هم داشته باشید. با سلام. نمرات نهایی درس مقاله نویسی و محاضره دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی ثبت نهایی شد. نقد مقالات را بسیار خوب انجام داده بودید. با سلام. نمرات درس متون نظم و نثر معاصر دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی اعلام شد.بسیار عالی بود.دستتان درد نکند. با سلام. به اطلاع دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی که درس صرف و نحو(1) را با اینجانب داشته اند میرساند، جهت بررسی برگه های خود، از ساعت 4:45 تا 5:30 بعدازظهر روز پنج شنبه 26 دی ماه، به دفتر گروه عربی مراجعه نمایند. با سلام. از دانشجویان محترم دوره کارشناسی ارشد دانشکده اصول دین، که دروس بلاغت عربی و متون تخصصی إعراب و ترجمه را با اینجانب داشتند و مایل به رؤیت و بررسی برگه های امتحانی خویش قبل از اعلام نهایی نمرات هستند، دعوت میشود از ساعت 10 تا 11 صبح روز شنبه 28 دی ماه در محل سالن همایش دانشکده حاضر شوند. با سلام. به اطلاع دانشجویان محترم کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی میرساند نمرات امتحان صرف و نحو(1) اعلام شده است. انتظار ما کماکان خیلی بیشتر است. انشالله موفق باشید. با سلام. با توجه به ابهام حاصل شده برای دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، به اطلاع می رسانم امتحان درس تاریخ ادبیات دوره جاهلی که انشالله روز 26 دی ماه 92 برگزار می شود، قطعاً به زبان عربی خواهد بود. به عبارت واضح تر، سؤالات به زبان عربی طرح شده اند و پاسخها هم باید به عربی نگاشته شوند. ضمناً بخش مکتبها و شیوه های تدوین تاریخ ادبیات، شامل بخشهای امتحان نمیباشد. موفق باشید. |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |