زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
سلام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید بهشتی تهران در نظر دارد در مهرماه سال 93 ، همایشی بین المللی درباره ادبیات کشور الجزایر برگزار کند: محورهای همایش: 1 / استعمار و پس از استعمار
2 / جایگاه ادبیات الجزایر در جهان عرب 3 / ادبیات الجزایر در آیینۀ نقد ادبی 4/ رویکرد تطبیقی به ادبیات الجزایر
5 / الجزایر و جنبشهای اخیر عربی 6 / ادبیات مهاجرت الجزایر همچنین از تمامی کسانی که در حوزۀ ادبیات معاصر الجزایر تألیف، ترجمه یا پژوهشی دارند، دعوت میشود گزارشی از آثار خود به دبیرخانۀ همایش ارسال فرمایند. ارسال چکیـــــده : 20 / 2 / 93 ارسال اصل مقاله : 15 / 4 /93 دبیرخانه همایش: تهران- ولنجک- دانشگاه شهید بهشتی- دانشکده ادبیات و علوم انسانی- گروه زبان و ادبیات عربی وبگاه : www.cal.sbu.ac.ir پست الکترونیک: co.arabliterature@mail.sbu.ac.ir شماره تماس: 29902444- 021 ، 09353897023
● رُمانتیسم ( Romantisme ) تخیل گرایی پر احساس واژه ی رمانتیسم از ریشه ی Romanus میآید یعنی "رومی" یا "رومیات" که البته چیزی از مضمون واژه را روشن نمیکند. رمانتیسم یک اسلوب هنری است که در آن رابطه ی هنرمند با پدیدههای توصیف شده به شکلی چشمگیر و عیان بیان میگردد و این امر به اثر هنری نوعی هیجان و اعتلا و سمتگیری عاطفی شدید می بخشد. در تاریخ هنر اروپا رمانتیسم به دنبال کلاسی سیسم (کلاسیکگرایی) آمده و آغاز پیدایش آن از سالهای بیستم و سی ام سده ی نوزدهم میلادی است. رومانتیسم در ادبیات و فلسفه به جهان به عنوان وجودی جاودان و نامتناهی می نگرد و با تخیلات بی پایان و احساسات والا قصد بهبود جهان را دارد و از نظر اجتماعی رمانتیست ها قراردادهای اجتماعی را به زیر سوال کشیده اند رمانتیسم دارای دو منبع پیدایش است: نخست: جنبش رهایی طلبانه ی مردم علیه استبداد و اشرافیت و فئوالیسم و ستم ملی، دوم: یاس تودههای گسترده ی مردم از نتایج انقلاب سده ی هجدهم فرانسه که نتوانست به خواستهای مردم پاسخ گوید. این امر باعث پیدایش دو جریان در رمانتیسم شد. یکی از این دو جریان نشان دهنده ی یاس از نظام سرمایهداری و در عین حال ترس از جنبش ها و انقلابات نوین خلقی است و از این رو انتقاد از سرمایهداری در این جریان یکسویه است و اگر چه معایب آن تشریح میگردد ولی نقش مترقی لازم آن بیان نمیشود. این تحلیل هنری نادرست ناچار به پیدایش "آرمانهای پنداری" و بیپر و پایی منجر گردید که گاه حاکی از ستایش گذشته دور قرون وسطایی است. این جریان در رمانتیسم اروپایی فرعی است و نمایندگان آن مانند نووالیس یا شله گل یا ژوکوسکی شاهراه ادب اروپا را ایجاد نمیکنند.ولی جریان دیگری در رمانتیسم وجود دارد که دارای سمت مترقی و انقلابی است و بیانگر پرخاش مردم علیه اشرافیت فئودال و سرمایهداری نوکیسه ی آن زمان و ارتجاع سیاسی است و هنرمندان کبیری مانند بایرون، پرسی بیس شلی، ویکتور هوگو، ژرژ ساند، آدام میتسکهویچ (در لهستان)، شاندور پهتفی (درمجارستان)، ریلهیف (شاعر روس از دکابریستها)، لئوژن دولاکروآ (نقاش فرانسوی)، بروسوف (شاعر روس)، شوپن (آهنگساز فرانسوی – لهستانی)، برلیوز (آهنگساز فرانسوی)، لیست (آهنگساز مجاری ـ آلمانی) و غیره و غیره برخی از نمایندگان این جریان دوم مترقی در رمانتیسم هستند.گرچه آرمانهای استهتیک (زیبایی شناختی) این جریان نیز چه بسا خصلت پندارآمیز داشت و چهرههایی که این هنرمندان میپرداختند دارای دوگانگی و فاجعه درونی بودند، ولی به هرحال آنان، ولو تا حدی، به تناقضات درونی نظام سرمایهداری پیبرده بودند و به جنبش مردم علاقه داشتند و سمت نگاهشان متوجه عقب نبود، متوجه جلو و آینده بود. برخی عناصر اسلوب هنری رمانتیسم (مانند تلاش در بازسازی واقعیت در پرتو نوعی آرمان هنرمند) در اسلوب های دیگر هنری، از جمله در اسلوب واقعگرایی (رئالیسم) نیز دیده میشود. این که هنرمند تحقق رویاها و آرزوهای خود را ببیند "روش رمانتیک انقلابی" نام دارد که عنصر ضرور در واقعگرایی انقلابی است (که آن را واقعگرایی سوسیالیستی نیز مینامند.) روسو و شاتو بریان به عنوان پدران رومانتیسم به شمار می آیند و این مکتب با نمای (Hernani) هوگو وارد تئاتر و با شعر (Meditations) لامارتین وارد شعر شد. سلام امتحان میان ترم درس تاریخ ادبیات دوره عباسی، دانشجویان ترم دوم کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، روز پنجشنبه 28 فروردین ساعت 16 برگزار می شود. ● رئالیسم (Realisme) واقع گرایی رئالیسم از ریشه لاتینی Realis آمده است، از ماده Rerrum یعنی شیئی که آن را میتوان واقعی و صاحب شیئیت (چیزمندی) ترجمه کرد. یعنی هرچه که به شیئی و پدیدههای واقعی مستقل از ذهن ما تکیه کند و آن را ملاک قرار دهد. مکتب رئالیسم نقطه ی مقابل مکتب آرماتن گرایی ( ایده آلیسم ) است که وجود جهان خارجی را نفی کرده و همه چیز را تصورات و خیالات ذهنی می داند. رئالیسم مکتبی است که بر بیان واقعیت ها و زندگانی، همان گونه که هست، تکیه دارد. به بررسی دقیق رفتارهای آدمیان، حالت های روحی آنان ، محرومیت ها و بیرحمی ها و فساد جامعه می پردازد و علت های آن ها را بیان می کند. بالزاک نویسنده فرانسوی، تولستوی نویسنده روسی، دیکنز نویسنده انگلیسی، از پیشگامان این سبک بوده اند. مکتب رئالیسم در نیمه دوم سده ی نوزدهم میلادی پدید آمد. رئالیسم جادویی : اصطلاح واقع گرایی جادویی در مورد آثار داستانی نویسندگانی مانند خورخه لویس بورخس نویسنده ی آرژانتینی، میگل آستورباس نویسنده ی گواتمالایی ، گابریل گارسیا مارکز نویسنده ی کلمبیایی، گونتر گراس نویسنده ی آلمانی، جان فولز نویسنده ی انگلیسی و ایتالو کالوینو نویسنده ی ایتالیایی به کار برده می شود. در آثار این نویسندگان درون مایه ها و موضوع ها اغلب خصوصیتی نامانوس و خیالی و رویایی و خواب گونه دارند. عناصر رویاگونه و سحرآمیز با واقعیت با هم جا عوض می کنند و الگوهای واقع گرایی با خیال و وهم در هم می آمیزند. در این آمیزش ترکیبی پدید می آید که به هیچ کدام از عناصر سازنده اش شبیه نیست و ویژگی مستقل و جداگانه ای دارد. رویا و واقعیت در این داستان ها چون آن در هم جوش می خورند که خیالی ترین وقایع جلوه ای طبیعی و واقعی پیدا می کند و خواننده ماجراهای داستان را می پذیرد. داستان در شکل خیال و وهم عنوان می شود، اما ویژگی های آن ها را ندارد و همین مساله رمان های واقع گرای جادویی را از رمان های وهمی و خیالی جدا می کند و به آن ها کیفیت نو و بدیعی می دهد که نوع تازه ای از داستان کوتاه و رمان را پدید می آورد. در این داستان ها ترتیب توالی زمانی به هم می ریزد و روایت زمانی رویداد ها استادانه جا به جا می شود و داستان ها با بهره گیری از قصه، علوم پنهانی و با ته رنگی از توصیفات اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی روایت می شوند. ● تئاتر ابسورد (absurd) تئاتر ابسورد یا تئاتر پوچنما بیش تر به آثار نمایشی نویسندگانی چون آرتور آدامف، ساموئل بکت، ژان ژنه، اوژن یونسکو، هارولد پینتر و ادوارد آلبی گفته میشود و شاخهی مهمی از ادبیات پوچی به شمار میرود. مبانی فکری و تلقی فلسفی نویسندگان تئاتر پوچی از عناصر مکاتب ادبی سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم، گزیستانسیالیسم و آثار سارتر، کافکا و جیمز جویس ریشه میگیرد و سرآغاز گرایش به نگرش پوچگرا، در تئاتر بوده است. بنا بر تفکر این گونه نمایشنامهنویسان، انسان بریده شده از اعتقادات مذهبی و معنوی، و آگاه به پوچی اعتقاداتی که آنها را فریب میداند، در جهانی خالی از معنا و هدف، فقط دلخوش به امیدهایی در فراسوی زندگی ملالتبار و بیمعنی، دست و پا میزند. به ترین نمونهی این انسان های سرگشته و خودفریب، ولگردهای نمایشنامهی "در انتظار گودو" ساموئل بکت هستند. ● تحول گرایی ( Evolutionisme) نظریه ای که می گوید گیاهان وحیوانات و انسان آن گونه که ما اکنون می بینیم آفریده نشده اند بلکه نتیجه ی تحولی در دنیای جانوران هستند که میلیون ها سال طول کشیده است. ● دادا و دادائیسم دادائیسم مکتبی است پوچ گرا در ادبیات و هنر که توسط یک رومانیایی الاصل به نام تریستان ترازا و هم فکری هانس آرپ اهل آلزاس، و دو نفر آلمانی در اوایل سده ی بیستم و در شهر زوریخ (سویس) پدید آمد. در سال های دهه ی ١۹۲۰ بسیاری از مکاتب افراطی در هنر پدیدار شدند. بسیاری از آن ها حرف های تازه ای داشتند و حتا اکنون نیز جذاب به نظر می آیند. در میان آن مکاتب افراطی، دادائیسم افراطیتریناشان بود. یکی از بنیادگذاران دادائیسم میگوید: در ساعت فلان، در بعد از ظهر فلان روز، در اتاق پشت میز بودیم و یکی داشت دست در دهانش میکرد. فرهنگ لغت را باز کردم و لغت دادا _ به معنی اسب چوبی بچهها _ آمد. |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |